10710
13 دی 1403 - 23:47
25 بازدید

اینجا تهران زشت است پر از گردوخاک و جنگل تیرآهن

بسیاری از رهگذران جاده‌ی شمیران در پشت زیبایی ظاهری «پارک ساعی» زشتی در آن می‌بینند زیرا اولا این پارک خاطره‌ی تلخ جنگل سابق را زنده می‌کند. این خاطره‌ی تلخ که زمین‌خواران نگذاشتند تجربه‌ی مرحوم ساعی در آن‌جا به ثمر برسد و زمین‌های آن را قطعه قطعه بلعیدند.



به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در دی‌ماه سال ۱۳۴۳ یعنی زمانی که سید ضیاءالدین شادمان (۱۳۸۷-۱۳۰۲) عهده‌دار شهرداری تهران بود و حسنعلی منصور نخست‌وزیر، همچنین در دومین سال از دوره‌ی هفت‌ساله‌ی وزارت علینقی عالیخانی بر وزارت اقتصاد، که ایران بر دور نوسازی افتاده بود و تهران در این مسیر بیش‌تر از هر نقطه‌ دستخوش تغییر؛ شخصی با امضای «ناظر» مطلبی آوانگارد درباره‌ی تهرانی که هر روز می‌دید نوشت، و آن را در روزنامه‌ی «اراده آذربایجان» منتشر کرد. او در این مطلب برخلاف تمام روایت‌های موجود که از شهر تهران تعریف و تمجید می‌کردند و «زیبا» می‌خواندندش، چهره‌ی این شهر در حال نوسازی را بسیار «زشت» خواند و دلایل خود را درباره‌ی این توصیف خلاف جهت یک به یک برشمرد. در ادامه این مطلب را که مجله‌ی خواندنیها در شماره دوازدهم دی‌ماه ۴۳ خود بازنشر کرد، می‌خوانید:

شاید شرح زشتی‌های تهران و اطلاق عنوان «تهران زشت» به پایتخت مملکت زیاد خوشایند نباشد، زیرا رسم است که ما تهران را در مقایسه با شهرهای مخروبه‌ی خودمان «تهران زیبا» بخوانیم، اما انصافا هم تهران شهری است که خیابان‌ها و میدان‌ها و ساختمان‌های زیبایی دارد، اما در کنار این زیبایی‌ها، شهر ما آن‌قدر چهره‌های زشت هم دارد که نتیجه‌ی جمع‌بندی آن‌ها اطلاق «زشت» به شهرمان است نه زیبا. اگر عقیده‌ی مرا نمی‌پذیرید شاید در سطور بعدی با من هم‌عقیده شوید.

گرد و خاک تهران

یکی از زشتی‌های تهران گرد و خاک آن است. فکر نمی‌کنیم هیچ شهری به اندازه‌ی تهران پر گرد و خاک باشد. این زشتی پایتخت ما چند علت دارد:

– اسفالت خیابان‌ها سالم نیست و به علت کثرت عبور و مرور اتومبیل‌ها از دست‌اندازهای بی‌شمار خیابان‌ها، گرد و خاک بلند می‌شود.

– پیاده‌روهای شهر غالبا نه فقط بدون اسفالت است بلکه حتی سنگفرش هم نیست.

– حفر کانال برای کابل برق و لوله‌کشی یکی از موجبات گرد و غبار در تهران می‌باشد.

– جوی خیابان‌ها کثیف و از علل گردخیزی است.

– ساختمان‌کنندگان یکی از عاملین ایجاد گرد و خاک در تهران‌اند زیرا آن‌ها به هیچ وجه خودشان را مقید به حفظ نظافت شهر نمی‌دانند و مساحتی از خیابان‌ها و کوچه‌ها را با خاک و آجر و گل اشغال می‌کنند و برزن‌ها و شهرداری هم به هیچ وجه در کار آن‌ها نظارت ندارد.

– هنوز بسیاری از دیوارها و پشت‌بام‌های تهران، گلی است و گل با آب باران به کوچه‌ها و خیابان‌ها می‌ریزد و بعد به گرد و خاک تبدیل می‌شود.

گرد و خاک تهران به اندازه‌ایست که در چند دقیقه پوست تمیز بدن کثیف می‌شود، کفش واکس‌خورده از جلا می‌افتد و اتومبیل شسته‌شده با پوششی از گرد و خاک آلوده می‌شود!

هنگام برف و باران، گل و لای جای گرد و غبار را می‌گیرد تا جایی که در بعضی خیابان‌ها و کوچه‌ها پای شخص تا زانو در گل فرو می‌رود!

جنگل تیرآهن!

خیال می‌کنید «جنگل ساعی» [۱] و یا به قول شهرداری «پارک ساعی» از زیبایی‌های تهران است؟ ظاهرا این روزها که شهرداری قیافه‌ی این جنگل را به کلی زیر و رو کرده و چمن و حوض و فواره در آن به وجود آورده باید آن را زیبا خواند.

اما به نظر من بسیاری از رهگذران جاده‌ی شمیران در پشت زیبایی ظاهری «پارک ساعی» زشتی در آن می‌بینند زیرا اولا این پارک خاطره‌ی تلخ جنگل سابق را زنده می‌کند. این خاطره‌ی تلخ که زمین‌خواران نگذاشتند تجربه‌ی مرحوم ساعی در آن‌جا به ثمر برسد و زمین‌های آن را قطعه قطعه بلعیدند.

ثانیا باقی‌مانده‌ی جنگل را به جای آن‌که شهرداری حفظ کند و درخت‌های آن را با آبیاری و اصول صحیح پرورش دهد از بین برد و جای آن درخت‌ها تیر چراغ کاشت! حالا دیگر جنگل ساعی جنگل درخت نیست، بلکه «جنگل تیرآهن» است!

یکی نبود از «مغزهای متفکر»! شهرداری بپرسد آخر مگر زمین در این شهر برای به اصطلاح «پارک» درست کردن قحط بود که جنگل ساعی را انتخاب کردید؟

چه ضرر داشت بگذارید باقی‌مانده‌ی جنگل ساعی دست‌نخورده همان‌طور باقی بماند و پارک مطلوب‌تان را در جای دیگر می‌ساختید؟

شما که می‌خواستید پول زیادی خرج کنید و ارقام درشت به وجود آورید، چه عیب داشت که این پول را در جای دیگری می‌ریختید؟

ثالثا شب‌ها که پارک ساعی غرق در نور و روشنایی است، این سوال برای شخص مطرح می‌شود که آیا اصلا لازم است یک پارک را تا آن حد روشن نمود آن همه تیر چراع در آن «غرس» کرد؟!

تا آن‌جا که به عقل حقیر می‌رسد باغ‌ها و گردشگاه‌های عمومی را نباید غرق نور کرد. مردم شب‌ها می‌خواهند در این باغ‌ها گردشی کنند و اعصاب‌شان را راحت نمایند نه آن‌که زیر چراغ‌های آن معادله‌ی ریاضی حل کنند.

باید پرسید شهرداری چرا این همه خیابان و کوچه‌ی تاریک را در شهر روشن نمی‌کند ولی یک باغ عمومی را به جای درخت پر از تیرآهن و لامپ چراغ می‌کند؟

درواقع شهرداری آن‌جا را که باید روشن کند در تاریکی نگه می‌دارد و آن‌جا را که نباید غرق نور سازد، آن‌چنان روشن می‌کند که چشم عابرین کور شود!

خلاصه، پارک ساعی نمونه‌ایست از فکر غلط و ناقص و سلیقه‌ی بد متصدیان امور و چهره‌ی زشتی از تهران ما.

شهرهای زیبا!

یکی دیگر از زشتی‌های تهران، شهرهای زیبایی است که در اطراف و اکناف این شهر به وجود آورده‌اند. مدتی این شهرهای زیبا را شرکت‌های مثل «سین‌وشین» و «ام‌وان» به وجود آوردند، پس از آن‌که معلوم شد تشکیل‌دهندگان این شرکت‌ها کلاهبردارانی بیش نبوده‌اند، دستگاه‌های دولتی به فکر افتادند که در اطراف تهران شهرهای زیبا به وجود آورند.

فلان وزارتخانه و یا اداره و بانک که به فکر خانه‌سازی برای کارمندان خود افتاد، زمین پشت کوه‌ها و تپه‌های تهران برای این منظور اختصاص داد.

میلیون‌ها تومان پول ریختند و وسط بیابان‌ها، خانه‌ها و ساختمان‌های عظیم ساختند ولی نه کسی از آن‌ها پرسید و نه آن‌که به روی مبارک خود آوردند که اگر قرار است خانه بسازند چرا در بیابان‌ها و پشت‌ کوه‌ها؟ این همه زمین خالی در مرکز تهران و وصل به تهران وجود دارد، چرا به جای این زمین‌ها باید رفت در دره‌ها و تپه‌های دوردست خانه‌سازی کرد؟

جواب این سوال را فقط باید در خاصیت زمین‌ها و کوه‌هایی دانست که برای خانه‌سازی انتخاب شده‌اند خاصیتی که از نام اشخاص و اسناد مالکیت آن‌ها ناشی می‌شود!

انواع گدایی

مدتی است در تهران گدایی با یک شغل دیگر توام شده است شغلی مانند بلیت‌فروشی و ماشین‌پایی و نظایر آن‌ها. بسیاری از فروشندگان بلیت بخت‌آزمایی در تهران گدایی هم می‌کنند. بعضی از آن‌ها ابتدا به عنوان گدا در مقابل شخص ظاهر می‌شوند و چنان‌چه نتیجه‌ای نگیرند، بعد بلیت عرضه می‌کنند. بعضی دیگر ابتدا بلیت عرضه می‌کنند و چنان‌چه از سماجت خود نتیجه‌ای نگرفتند، آن‌گاه شروع به گدایی می‌کنند و تقاضای لااقل یک ریال و دو ریال می‌کنند! شاید از برداشت و مقدمه‌ی مطلب نتیجه بگیرند که خیال دارم برای بلیت‌فروشان موعظه کنم که گدایی نکنند! اما باید به عرض‌تان برسانم که به هیچ وجه قصدم این نیست چون آن‌چه آن‌ها را به گدایی وامی‌دارد فقر و احتیاج است و فقر با موعظه از میان نمی‌رود. غرض این است بگویم که این هم یکی از چهره‌های زشت تهران است. یک زشتی که از بیکاری و نظایر آن ناشی می‌شود.

دو باغ وحش!

تهران ما یک باغ‌وحش کوچک دارد که تعدادی از حیوانات را برای تماشای همگان در آن‌جا نگهداری می‌کنند. بعضی‌ها که باغ‌وحش‌های بزرگ دنیا را دیده‌اند، شاید باغ‌وحش کنونی تهران را خیلی محقر بدانند ولی آن‌ها و باقی مردم باید توجه داشته باشند که تهران دو باغ‌وحش دارد نه یکی و تازه اگر یکی از این باغ‌وحش‌های تهران، از کوچک‌ترین باغ‌وحش‌های دنیا باشد، باغ‌وحش دیگر مسلما بزرگ‌ترین باغ‌وحش دنیاست. تعجب نفرمایید هزیان نمی‌گویم، منظورم از باغ‌وحش دوم یعنی باغ‌وحش بزرگ تهران خود تهران است. بلی خود تهران از هر لحاظ یک باغ‌وحش بزرگ است، باغ‌وحشی است که اتومبیل‌ها و رهگذران آن را به وجود آورده‌اند.

اگر ما خودمان عادت کرده‌ایم و متوجه وضع سرسام‌آور عبور و مرور اتومبیل‌ها و رهگذران نیستیم، بی‌شک خارجی‌ها احساس‌شان از وضع عبور و مرور شهر ما این است که این وضع شهر ما را در حکم یک باغ‌وحش بزرگ درآورده است. نه فقط اتومبیل‌ها در خیابان‌ها «زیگزاگ» راه می‌رود بلکه خود مردم هم همین‌طورند.

اما چیزهای دیگری هم هست که شهر ما را باغ‌وحش جلوه می‌دهد، که ذکر آن‌ها بماند.

و این خود، زشتی دیگری است از زشتی‌های شهر ما.

پی‌نوشت:

۱- جنگل ساعی در اواخر دهه‌ی ۲۰ توسط مهندس کریم ساعی (۱۳۳۱-۱۲۸۹) بنیان‌گذار علوم منابع طبعی و موسس رشته‌ی جنگلداری در ایران ایجاد شد. بعدها در دهه چهل بعد از این‌که بخش‌هایی از این جنگل برای کاربری‌های دیگری در نظر گرفته شد، قسمت باقی‌مانده برای پارک اختصاص گرفت. حسین محجبوی معمار پارک ساعی در این باره می‌گوید: «پارک ساعی جزء فضاهای سبزی بود که در دهه ۴۰ برای تهران در نظر گرفته و نهایتاً در سال ۱۳۴۲ ساخته شد. ساعی، ارزان‌ترین پارک تهران نیز بود. چون از نظر مشاور، هزینه زیادی برای احداث آن پرداخته نشد. – جنگ تجربه، ش ۵، مهر ۱۳۹۰، ص ۴۲»

۲۵۹

منبع خبر «» است و خبر پارسی در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر می‌دانید، خواهشمند است کد ( 10710 ) را همراه با ذکر موضوع به شماره  09800000000  پیامک بفرمایید.با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه خبر پارسی مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
برچسب های :
4 روز پيش [ 30 بازدید ]
4 روز پيش [ 21 بازدید ]
4 روز پيش [ 18 بازدید ]
4 روز پيش [ 18 بازدید ]
5 روز پيش [ 18 بازدید ]
5 روز پيش [ 18 بازدید ]
5 روز پيش [ 17 بازدید ]
5 روز پيش [ 16 بازدید ]
4 روز پيش [ 16 بازدید ]
4 روز پيش [ 16 بازدید ]
4 روز پيش [ 16 بازدید ]
4 روز پيش [ 16 بازدید ]
5 روز پيش [ 14 بازدید ]
4 روز پيش [ 14 بازدید ]
4 روز پيش [ 14 بازدید ]
5 روز پيش [ 14 بازدید ]
4 روز پيش [ 13 بازدید ]
4 روز پيش [ 13 بازدید ]
5 روز پيش [ 13 بازدید ]
5 روز پيش [ 12 بازدید ]
تسنیم 51 دقيقه پيش [ 1 بازدید ]
خبر آنلاین 1 ساعت پيش [ 3 بازدید ]
مهر 2 ساعت پيش [ 2 بازدید ]
خبر آنلاین 3 ساعت پيش [ 1 بازدید ]
مهر 3 ساعت پيش [ 2 بازدید ]
خبر ورزشی 3 ساعت پيش [ 3 بازدید ]
ایسنا 3 ساعت پيش [ 3 بازدید ]
ای استخدام 4 ساعت پيش [ 3 بازدید ]
ایسنا 4 ساعت پيش [ 4 بازدید ]
ایسنا 4 ساعت پيش [ 4 بازدید ]
ایسنا 4 ساعت پيش [ 4 بازدید ]
ایسنا 4 ساعت پيش [ 4 بازدید ]
ایسنا 4 ساعت پيش [ 4 بازدید ]
ایسنا 4 ساعت پيش [ 4 بازدید ]
ایسنا 4 ساعت پيش [ 4 بازدید ]
ایسنا 4 ساعت پيش [ 4 بازدید ]
مهر 6 ساعت پيش [ 3 بازدید ]
تسنیم 7 ساعت پيش [ 4 بازدید ]
تسنیم 8 ساعت پيش [ 4 بازدید ]
تسنیم 9 ساعت پيش [ 4 بازدید ]
خبر آنلاین 2 روز پيش [ 6 بازدید ]
مهر 9 ساعت پيش [ 4 بازدید ]
ایسنا 3 روز پيش [ 4 بازدید ]
خبر آنلاین 6 روز پيش [ 3 بازدید ]
ایسنا 1 روز پيش [ 5 بازدید ]
ایسنا 6 روز پيش [ 4 بازدید ]
مهر 5 روز پيش [ 9 بازدید ]
ایسنا 4 روز پيش [ 4 بازدید ]
مهر 4 روز پيش [ 6 بازدید ]
خبر آنلاین 3 روز پيش [ 4 بازدید ]
خبر آنلاین 5 روز پيش [ 7 بازدید ]
خبر آنلاین 7 روز پيش [ 4 بازدید ]
مهر 7 روز پيش [ 2 بازدید ]
مهر 1 روز پيش [ 3 بازدید ]
مهر 2 روز پيش [ 5 بازدید ]
ایسنا 2 روز پيش [ 7 بازدید ]
مهر 3 روز پيش [ 9 بازدید ]
خبر آنلاین 1 روز پيش [ 4 بازدید ]
مهر 6 روز پيش [ 5 بازدید ]
خبر آنلاین 9 ساعت پيش [ 4 بازدید ]

نظرات و تجربیات شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظرتان را بیان کنید