به گزارش خبرآنلاین، روزنامه هم میهن نوشت: این مجموعه بهدلیل محبوبیت فصلهای گذشته، سطح انتظارات را بالا برده بود و به همین دلیل با نقدهای مثبت و منفی زیادی همراه بود. اما تمام شدنش در حالی اتفاق افتاد که موضوع تاجیکستان و سفر به آن تقریباً به دست فراموشی سپرده شد و بسیاری از مسائل دیگر هم نیمهکاره رها شد.
از قسمتهای ابتدایی فصل هفتم، یکی از انتقادات اصلی به این مجموعه این بود که شبیه فصلهای قبل نیست و سفر رفتن و هیجان حاصل از آن که یکی از المانهای اصلی این مجموعه بود، در فصل جدید رعایت نشده. با ورود بازیگران تاجیکی و بحث رفتن به تاجیکستان که در هر قسمت مدام تکرار میشد، امید این میرفت که در روند این مجموعه تحرکی به وجود بیاید و از آن حالت سریالهای آپارتمانی خارج شود.
اما تنها دو قسمت، بازیگران تاجیکی حضور داشتند و حتی با علامتی که روی سر پدر خانواده تاجیکی بود، بهتاش متوجه شد که آنها وابسته به کمونیست هستند. این گره و خط داستانی که ایجاد کرده بود، میتوانست ماجرا را جذاب کند.
کمپر ارسطو را به برج میلاد آورده بودند، بازیگران با مردمی که بلیت تهیه کرده بودند دیدار کردند، موسیقی توسط برادران امینی اجرا شد و… اما تکلیف بازیگران تاجیکی و کرهای که میتوانست قصه را به سمتوسویی متفاوت ببرد، مشخص نشد. این در حالی بود که گفته میشد، نیکا با خانواده تاجیکی عقد کرده و ماجرای داس و چکش روی سر پدر همسر نیکا عملاً به محاق رفت. در این میان با برگزاری مراسم عروسی رحمت و فهیمه، اصلاً ماجرا به سمت دیگری رفت.
در این موضوع شکی وجود ندارد که باتوجه بازخورد سریال در شبکههای اجتماعی، این مجموعه یکی از آثار بسیار مخاطب تلویزیون در چندسال اخیر بود. در سالهایی که هر مجموعهای ساخته میشد تا این جد سکانسها و دیالوگهایش وایرال نمیشد و مورد توجه قرار نمیگرفت.