در تاریخ تنها یک خواهش از امیرالمؤمنین نسبت به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ثبت شده و آن، درخواستی برای دعا بهمنظور دستیابی به شهادت بوده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، حجت الاسلام سید مصطفی میرلوحی یکی از فضائل مهم امیرالمؤمنین علیهالسلام را قرابت ایشان به رسول خدا صلی الله علیه و آله دانست و گفت: ایشان با وجود آنکه نزدیکترین فرد به رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بود ـ تا جایی که طبق روایات، حقیقت وجودی و نورانی او از نور پیامبر اکرم منتشر شده است ـ در تمام دوران حیات پیامبر، همواره مطیع و فدایی آن حضرت بود. در طول زندگی پربرکت پیامبر، علی علیهالسلام هیچگاه درخواست مادی، منصب، مقام یا مسئولیتی نکرد. در تاریخ تنها یک خواهش از امیرالمؤمنین نسبت به پیامبر ثبت شده و آن، درخواستی برای دعا بهمنظور رسیدن به شهادت بوده است. جز این، از او هیچگونه تقاضایی در زمینههای دنیوی نسبت به پیامبر گزارش نشده است.
وی افزود: در نخستین جنگی که مسلمانان با مشرکان داشتند ـ یعنی غزوه بدر ـ حدود هفتاد نفر از سران قریش و بزرگان مشرکین به هلاکت رسیدند. این جنگ، یک پیروزی بزرگ برای مسلمانان بود، زیرا تعداد یاران پیامبر تنها ۳۱۳ نفر بود، در حالی که مشرکان بالغ بر هزار نفر نیرو در اختیار داشتند و از تجهیزات نظامی کامل و اسب و شتر برخوردار بودند. در مقابل، مسلمانان از امکانات محدودی بهره میبردند. با این حال، این پیروزی بزرگ نصیب اسلام شد و نتایج آن بسیار تعیینکننده بود.
.
میرلوحی گفت: در این نبرد، چند تن از بستگان نزدیک معاویه از جمله جد، برادر، و فرزند او به دست امیرالمؤمنین به هلاکت رسیدند. امیرالمؤمنین بعدها در پاسخ به تهدید نامهی معاویه ـ که نوشته بود با صد هزار شمشیر به جنگ او خواهد آمد ـ فرمود: «مرا از چه میترسانی؟ آیا از جنگ؟ من کسی هستم که جد، عموی مادری و دایی تو را در بدر کشتهام.
من در میدانهای نبرد رشد کردهام. تمام عمرم را در راه جهاد گذراندهام. من کسی هستم که همیشه آرزوی شهادت در راه خدا را داشتهام. حال تو مرا با تهدید به کشتن میترسانی؟» بعد میفرمود «پسر ابیطالب، انس و شوقش به شهادت بیش از انس کودک شیرخوار به سینهی مادرش است!» سپس با همان لحن جانسوز ادامه میداد: «تو مرا تهدید به شهادت میکنی؟ من که در طول عمرم، تنها خواستهام از پیامبر، شهادت در راه خدا بوده است.»
وی افزود: پس از جنگ و در حالی که علی علیهالسلام در بستر بیماری از شدت جراحات ناله میکرد، پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله برای عیادت به نزد ایشان آمدند. حضرت علی با لحنی دلشکسته عرض کرد: «یا رسولالله؛ مگر قرار نبود من شهید شوم؟» پیامبر فرمودند: «نترس، تو نیز شهید خواهی شد.» در هر جنگی، امیرالمؤمنین با نیت شهادت وارد میدان میشد، اما تقدیر الهی هنوز شهادت را برای او رقم نزده بود. تا آنکه در سال نهم هجری، زمانی که برادرش جعفر بن ابیطالب نیز در جنگ موته به شهادت رسید، امیرالمؤمنین با حالتی اندوهگین نزد پیامبر آمد و گفت: «یا رسولالله! همهی بزرگان خاندانم شهید شدند. حمزه، عموی من، به شهادت رسید. جعفر، برادرم، شهید شد. همه رفتند و من تنها ماندهام…» پیامبر آرامش دادند و وعده دادند که شهادت نیز در انتظار اوست.
انتهایپیام/
منبع: تسنیم